همه چیز

تجربیات من درباره کامپیوتر واینترنت و مطالب جالبی که در وبگردی هایم پیدا میکنم

سرعت نور و نظریه نسبیت در قرآن آیه (سوره معارج آیه 4): تَعْرُجُ الْمَلَئكةُ وَ الرُّوحُ إِلَیْهِ فى یَوْمٍ كانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْف سنَةٍ ترجمه: فرشتگان و روح (فرشته مخصوص ) به سوى او عروج مى كنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است ظاهراً چیز خاصی ندارد! به جز یکم نسبیت!

 گفته شده وقتی فرشته های حرکت میکنند برای آنها یک روز زمان میبرد ولی برای انسانها پنجاه هزار سال طول میکشد! یعنی قرآن 1400 سال پیش با یک پیامبر که از نظز آکادمیکی بیسواد بوده، گفته زمان نسبی است و بستگی به دید طرف دارد، فرشته یک روز احساس میکند و انسان پنجاه هزار سال! واقعاً همچین جمله ای در نگاه علم گذشته قابل درک نبود و یک ماورا طبیعه در نظر گرفته میشد.
 حالا ببینیم میتوان از 50000 چیزی به دست آورد؟
 طبق نظریه نسبیت وقتی چیزی سرعت بگیرد زمان برای او به نسبت ما کند احساس میشود و در دید ما خیلی طول میکشد.... زمان برای فرشته های در حال حرکت یک روز است و برای ما 50000 سال، خوب نظرتون چیه که برعکس عمل کنیم و سرعت یک فرشته قرآن را در حرکت به دست آوریم؟
 همه میدانیم که فرمول اصلی انبساط زمان بر حسب سرعت ، این است : 
 با یک این ور و آن ور کردن سرعت بر اساس انبساط میشود:
سال های قمری حدود 345 روز دارند یعنی میزان اختلاف زمان ما با یک فرشته در حال حرکت 50000*345 است.
 پس جایگزین میکنیم: یعنی یک مقدار ناچیز کمتر از سرعت نور که آنهم به قول یکی از سایتها حتماً به دلیل آن است که فرشته یک وجودی دارد و جرمش صفر نیست!
 البته تصادفها تمام نشده و یک شانس دیگر هم وجود دارد .... طبق قرآن، آفریدگان عاقل سه دسته اند: انسان که از خاک است و جن که از آتش است و فرشته که از نور است! که به نظرم میتواند یک توجیح علمی (و غیر ماورائی) برای این سرعت بالا باشد

در حالی که کمتر از 72 ساعت از انتشار تصاویر شکنجه دردناک و وحشتناک یک کارگر ‏خارجی توسط شیخ عیسی بن زاید آل نهیان برادر شیخ محمد می گذرد، حیرت و وحشت ‏رسانه های آمریکایی و اروپایی را فرا گرفته است.‏
------
به گزارش خبرنگار آینده، این تصاویر دردناک که در یکی از بیابان های اطراف ابوظبی ‏تهیه شده توسط فردی به نام نابلوسی که شریک تجاری سابق این شیخ بوده به شبکه ‏abc‏ آمریکا داده شده است. ‏
در این فیلم شیخ اماراتی به همراه چند پلیس و چند همراه رفتار وحشیانه ای را با یک ‏کارگر افغانی می کنند که در نوع خود استثنایی و از درجه خشونت و شقاوت قابل اندازه ‏گیری و تعریف نیست.‏عضو اصلی خانواده سلطنتی امارات در این تصاویر ابتدا با یک مسلسل آمریکایی ام16 ‏چندین گلوله را به صورت متناوب و به هدف ترس و وحشت به کنار این مرد شلیک می ‏کند. پس از آن دست و پای مرد افغانی را بسته و سعی می کند با زور ماسه به داخل ‏دهان و چشم وی وارد کند. ‏
وی در این صحنه ها از یک پلیس اماراتی که لباس فرم به تن دارد، برای جلوگیری از ‏مقاومت مرد نگون بخت و مظلوم افغان استفاده می کند که در نوع خود جالب بود.‏وی سپس با یک باتوم ضربات محکمی را به کتف و پشت وی وارد می کند و پس از آن ‏با یک تخته چوب بسیار بزرگ ضربات ملهکی را به کمر این مرد می زند که باعث شکسته ‏شدن تخته چوب می شود!
‏این شیخ اماراتی پس از آن سعی می کند با ریختن نمک بر محل آسیب دیده در کمر این ‏مرد بیچاره عذاب بیشتری به وی وارد کرده و تلاش می کند، میزان رحم و شفقت خود ‏را بیش از پیش روشن کند و در نهایت برای تکمیل اعمال ضد انسانی و وحشیانه خود با ‏خودروی اس یو وی بنز خود چندین بار از روی دو پای این مرد نگون بخت افغانی عبور ‏می کند و بعد وی را در همان نقطه رها کرده و می رود!‏
شبکه تلویزیونی ‏abc‏ که این تصاویر را با حضور چند کارشناس حقوقی و حقوق بشر به ‏نمایش گذاشت، از پخش بخشی از تصاویری که این شیخ اماراتی اعمال خلاف منافی ‏عفت انجام داده خودداری می کند و تنها به بیان آن اکتفا می کند!‏
این گزارش مستند و تصاویر واقعی به خوبی نشان از روحیه حکام کشور زیر یک ‏میلیونی جنوب خلیج فارس دارد که با چه انگیزه هایی همواره نسبت به تمامیت ارضی ‏کشورمان در طول 20 سال گذشته نگاه می کنند.‏این شیخ اماراتی که برادرش رئیس این کشور بوده و دیگر برادرش وزیر دفاع است، ‏بعید است با پیگیری حقوقی و قضایی روبرو شود، با وجود اینکه یکی از مسئولین حقوق ‏بشر سازمان ملل در گفتگو با ‏abc‏ از قابلیت پیگیری این جنایت وحشیانه خبر داد، ولی ‏بعید است در کشوری مانند امارات بتوان حق یک مظلوم خارجی را زنده کرد.‏
این مرد نگون بخت افغانی در حالی زیر ضربات مشت و لگد شیخ اماراتی ناله و التماس ‏می کرد که شیخ عیسی دایم لفظ سگ کثیف را برای وی به کار می برد، که حتی این ‏مورد برای کارشناس حقوق بشر تلویزیون ‏abc‏ هم عجیب بود که چرا این قدر روحیه ‏نژاد پرستی در این شیخ اماراتی وجود دارد!‏
در بخش ابتدایی این گزارش شبکه آمریکایی با شیطنت ضمن نشان دادن تصاویر زیبایی ‏های کاذب دوبی و پس زمینه صدای اذان به استقبال این تصاویر دردناک می رود و پس ‏از آن با نشان دادن موازی تصاویر با ارتباطات مالی و قدرت حکومتی خانواده شیخ زاید ‏سعی دارد تا مخاطب متوجه حاشیه امنیت این فرد از خانواده سلطنتی امارات شود.‏
به خصوص در بخشی دیگر با نشان دادن نابلوسی شریک تجاری سابق شیخ عیسی و ‏کسی که این تصاویر را منتشر کرده سعی در ایجاد فضایی دارد که باید منتظر خبرهای ‏دیگری از عامل انتشار این تصویر و بی آبرویی بزرگ خانواده آل نهیان بود.‏
نابلوسی در گفتگو با خبرنگار ‏abc‏ تاکید می کند: "از این مرد هر کاری که فکر کنید بر می ‏آید و او هر کاری بخواهد انجام می دهد".
به جز واکنش جالب شبکه ‏abc، رسانه های ترکیه نیز این اعمال وحشیانه و ضد انسانی ‏شیخ عیسی را پوشش مناسبی دادند، اما در این میان جالب است که شبکه سعودی ‏الاصل ‏mbc‏ که بینندگان زیادی را در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه داشته و یکی از ‏پخش کنندگان ‏abc‏ در خاورمیانه است، با سانسور گسترده این موضوع و پخش تصاویر ‏وحشیانه برخورد شیخ اماراتی با مرد افغانی بی توجهی جالبی به این رویداد نشان داد. ‏
البته مشخص نیست رسانه های گروهی کشورمان چرا در این مورد بسیار ‏مهم سکوت کرده و سعی می کنند هم پای دولت زیر سوال رفته امارات و شبکه های ‏عربی به لاپوشانی موضوع اقدام کنند!‏
در حالیکه اگر تصور چنین موضوعی از یک خبر در کشورمان قابل پرداخت بود، در کمترین زمان ممکن چنان بلوای رسانه ای بر علیه کشورمان راه می افتاد که قابل تصور نیست.
این در حالی است که تصاویر مستند و واقعی حرکت غیرانسانی و شنیع شیخ عیسی بن ‏زاید آل نهیان حرکتی تصادفی است، چون پدر وی (شیخ زاید رئیس امارات ) نیز در ‏زمان حیاتش زمانی که در پاکستان مشغول شکار بود، برای عیش و عشرت خود یکی از ‏مدل های مشهور فشن لندن را به محل ییلاق تابستانی خود آورده و پس از اینکه در ‏مستی کامل جراحت های بدنی زیادی به وی وارد کرد، مجبور شد میلیون ها پوند هزینه ‏درمان وی کرده و میلیون ها دلار هم به عنوان حق سکوت به رسانه ها خبرنگاران ‏پاکستانی و انگلیسی پرداخت کرد.‏
این اعمال و رفتار وحشیانه شیخ اماراتی در حالی است که حکام این کشور با حمایت ‏قدرت های غربی همواره با اشک تمساح و مظلوم نمایی سعی می کنند خودشان را ‏کشوری نشان دهند که در سایه تهاجم ایران قرار دارند. ‏
اما این در حالی است که ملت بزرگ 70 میلیونی بزرگوار، با حیا و دوست داشتنی ایران ‏به جز شهرت به میهمان دوستی در میان غربی ها، در طول 30 سال گذشته میزبان اقوام ‏زیادی از کشورهای افغانستان و عراق بوده ولی هیچ گاه چنین رفتاری با مهاجران ‏خارجی نداشته اند.‏

شاید از سوی مهاجران مشکلاتی برای شهروندان ایرانی پدید آمد، اما مردم کشور ما ‏همواره با محبت و مهربانی به مهاجران خارجی نگاه کرده اند.‏
تلاش امارات برای مخدوش کردن چهره شهروندان ایرانی این بار با پاسخی تاریخی ‏خاموش شد، تا زیاده خواهان نقطه ای در نقشه جهان که به لحاظ جمعیت و موقعیت ‏سیاسی قدرت عرض اندام در برابر کشور بزرگ و استراتژیکی مانند ایران را ندارند، ‏بیشتر مواظب حرکات و رفتار سیاسی و بین المللی خودشان باشند.‏
واکنش های جهانی به حرکات ضد انسانی و قبیح عضو سلطنتی خانواده شیخ زاید بی ‏شک تاثیر زیادی بر بحران و رکود اقتصادی در بندر دوبی و کل شیخ نشین ها خواهد ‏داشت.‏
سابقه چنین اتفاقاتی نشان داده که رسانه های بین المللی و جهانی سوژه هایی با ‏موضوع حقوق بشر آن هم در سطحی این چنین و با تصاویر مستند و واقعی را به این ‏سادگی ها رها نکرده و عوامل آن را راحت نمی گذراند.‏
به جاست رسانه های گروهی کشورمان به خصوص شبکه های سراسری و بین المللی ‏صداوسیما با پوشش گسترده این تصاویر چشم مردم داخل و خارج کشور را به روحیه ‏و ذات حکام این کشور جنوبی خلیج فارس بیش از پیش آشنا کنند.


دیدن فایل های تصویری زیر به هیچ عنوان پیشنهاد نمی شود .



هارپ  
در هفته های اخیر، روی یک سایت اینترنتی جزئیاتی از یک پروژه به ظاهر علمی، اما در خدمت اهداف نظامی و ویرانگر منتشر شده است. این پروژه "هارپ" نام دارد و اگر آنچه که درباره آن گفته و ادعا می شود واقعیت داشته باشد، برخی از رویدادهای هولناک و به ظاهر طبیعی سالهای اخیر، هدایت شده و عمدی بوده است و هارپ می رود تا جانشین بمباران اتمی در جنگ های منطقه ای شود. ما سعی کرده ایم، از مجموعه نوشته های منتشر شده پیرامون این پروژه که گاه به تخیلات هولناک بیشتر نزدیک است تا واقعیات خلاصه ای تهیه کرده و منتشر کنیم. برای این هدف، از نوشته ای که با نام "ثریا" درباره این پروژه منتشر شده استفاده کرده ایم.

هارپ یک پروژه تحقیقاتی است که در ظاهر برای بررسی و تحقیق درباره لایه ی آیونوسفیر (Ionosphere)  و  مطالعات معادن زیر زمینی (با استفاده از امواج رادیوییELF/ULF/VLF) تاسیس شده است. ولی در واقع "پروژه ای با تکنولوژی جنگ ستارگان"  به منظور  کامل کردن یک سلاح جدید پایه گذاری گردیده است. 
لایه ی آیونوسفیر در بالاترین لایه ی اتموسفر (Atmosphere) قرار دارد. این لایه تشعشات خطرناک "ماورای بنفش" و "اکس ری" خورشید را  جذب کرده  و مانند سقفی از ورود آنها به زمین جلوگیری می نماید و زندگی را بر روی کره زمین ممكن می كند. همچنین به دلیل محیط الکتریکی موجود در آیونوسفیر  از این لایه برای انعکاس امواج رادیوئی به اطراف زمین استفاده می شود. اگر این لایه به هر دلیلی دچار اختلال شود تاثیرات بسیار زیادی بر روی زمین گذاشته و زیست را مختل می کند.
 
سیستم هارپ به گونه ای طراحی شده که بر روی آیونوسفیر تاثیر مستقیم می گذارد. از نمونه های این تاثیرات قرمز و گداخته شدن و یا ذره بینی شدن لایه را میتوان نام برد.
این سیستم در حال حاضر از یک مجموعه آنتن های مخصوص (١٨٠ برج آنتن آلومنیومی به ارتفاع ٥٠/٢٣متر) تشکیل و برروی زمینی وسیعی به مساحت ٢٣٠٠٠ متر مربع در آلاسکا (Alaska) نصب گردیده است.
این آنتن ها امواج مافوق کوتاه  ELF/ULF/VLF  را تولید و به آیونوسفیر پرتاب می کنند.
 
اصولا امواج آنتن ها پس از اصابت به آیونوسفیر و بازگشت به زمین قادر اند نه تنها به عمق دریا بروند، بلکه فراتر رفته و به اعماق زمین نیز وارد شوند. عملکرد آن مانند "رادیو ترموگرافی" (Radio Thermography) است که امروزه ژئولژیست ها برای  اکتشافات مخازن مختلف- شامل گاز و نفت- از آن استفاده می کنند. 
وقتی یک موج کوتاه "رادیو ترموگرافی" به داخل زمین فرستاده میشود به لایه های مختلف برخورد کرده و آن لایه ها را به لرزه در می آورده و از لرزش صدایی با فرکانسی مخصوص تولید و به سطح زمین باز میگرداند. دراینصورت ژئولژیست ها از صدای بازگشت قادرند مخازن زیرزمین را شناسایی کنند. با این تفاوت که رادیو ترموگرافی سیستمی است که با قدرتی به کوچکی ٣٠ وات لایه های زیر زمینی را به لرزه درمی آورد و حال آنکه هارپ سیستم فوق العاده پیشرفته تری است که همان لایه های زمین را می تواند با استفاده از قدرتی برابر با یک میلیاردتاده میلیارد وات بلرزاند!
بدیهی است که هر اندازه قدرت امواج بیشتر شود, تاثیراتش بر روی آیونوسفیر و اثرات ذره بینی آن بالاتر می رود.
آیونوسفیر گداخته شده و مثل یک قلب شروع به تپش میکند و از این تپش ها، فرکانس های فوق کوتاه تولید شده که پس از اصابت به زمین به  داخل آن نفوذ مینماید و زمین زلزله و خرابی تولید می کند. تکنولوژی هارپ "با ویژگی معادن یابی" برای پیدا کردن مخزن های گازی و نفتی ساخته نشده است! زیرا برای پیدا کردن مخازن نیاز به یک میلیارد وات نیست و یک ترموگراف برای این کار کافیست. با توجه به تاثیرات هارپ بر روی آیونوسفیر و نهایتا تاثیرات آن بر روی زمین و وضعیت آب و هوا، باید در مورد این تکنولوژی کمی جدی تر فکر کرد.
این تغییرات شامل خشکسالی در مناطقی که تا به حال بی سابقه بوده است، بارندگی های سیل آسا در جاهایی که به خشک بودن معروف هستند، طوفان ها و سونامی ها و ساده تر از همه ایجاد زلزله است.
امواج بازگشتی از آیونوسفیر، پس از ورود به عمق دریا میتوانند صدمات جانی برای موجودات دریایی، به خصوص نهنگ ها و دلفین ها بوجود آورد.
امواج آیونوسفیر، که با برخورد امواج هارپ تولید شده و سپس به زمین فرستاده می شود و تا اعماق ٣٥ کیلومتری زمین نفوذ می نماید که پس از برخورد  به لایه های مختلف زیر زمینی تولید صدا نموده و در پی آن ایجاد زلزله می نماید.
٣٠ دقیقه قبل از زلزله ی سیچوان (Sichuan) در چین در سال ٢٠٠٨، واکنش گداختگی آیونوسفیر در آسمان مشاهده شد و در پی آن زلزله هولناک ٨ ریشتری در آنجا بوقوع پیوست.       فیلم کوتاهی از این گذاختگی را تماشا کنید.
ایجاد اختلال در جریان برق و قطع برق شهری و اختلال در کار کامپیوتر هواپیماهای مسافربری (مقاله ای از شرکت بوئینگ (Boeing) در این رابطه بخوانید)، جت های جنگنده، کشتی ها، زیر دریایی ها و غیره. ایجاد انفجار های عظیم زیر زمینی با قدرت بمب های اتمی و بدون تولید اشعه های رادیو اکتیو، ایجاد دیوارهای رادیویی ضد هواپیما و ضد موشک از جمله امکانات هارپ است.
 می توان به راحتی گفت که همه اسلحه های جنگی معمول و متداول امروزه در مقابل با این تکنولوژی جدید کاملا متروکه به شمار می آیند. "هارپ" می تواند با یک عملکرد کلیه کامپیوتر های یک هواپیما را از فواصل دور از کار انداخته و آنرا ساقط  کند.
مثلا می خواهند به کشوری حمله کنند. در این صورت برای جلوگیری از مزاحمت احتمالی کشور همسایه برای آنها زمین لرزه ایجاد می کنند.
سیستم هارپ در سال ١٩٩٨ (١٣٧٧) تکمیل شد و این مصادف با سالیست که از آن به بعد زمین لرزه های سنگین – از جمله بم- در ایران روی داد.  
چگونه اغلب زمین لرزه ها در چند سال اخیر در ایران در عمق ١٤ کیلومتر اتفاق افتاده اند؟ درحالیکه در دهه قبل عملا درصد زمین لرزه ها در این عمق یا صفر بودند و یا حد اکثر تا دو درصد.
در اواخر آذر ماه ١٣٨٧ در اینترنت به دنبال مطالبی در مورد زلزله در ایران بودم، که به تالار گفتگو وب سایت پی سی ورلد رسیدم. در آنجا به مطلبی که شخصی با نام  "عادل کهن" (adelkohan)  در مورد وقوع زلزله های پی در پی بندر لنگه نوشته بود برخورد کردم  که عینا نقل می کنم:
«من ساکن بندرلنگه هستم، شهری کوچک در کنار خلیج فارس. دو هفته قبل زلزله زیاد میومد که کمتر از 3 ریشتر بود. این زلزله ها تا دو هفته ادامه داشتند. در موقع زلزله بعضی از قسمت های دریا برای چند لحظه قرمز می شد و در این دو هفته ماهی ها می مردند و بعضی ها هم سوخته بودند. بعد از چند روز بوی بد (مثل بوی فاضلاب) از طرف دریا به سمت شهر اومد. در اخبار استان گفته بود که این به خاطر جلبک های سمی در دریا است (که من در این ٢٧ سالی که در بندرلنگه بودم جلبک سمی نشنیده بودم). بعد از این اعلام کرد که ماهی های بعضی مناطق استان را کسی مصرف نکند. من یک تکه از فیلم حادثه عجیب که در دریا رخ داده می گذارم و نگاه کنید.
من خودم وقتی یک هفته زلزله پشت سر هم میکرد گفتم حتما کوه آتشفشان توی دریا است. حالا نظر دوستان چیه...  برای تماشای این فیلم کوتاه به اینجا اشاره کنید. هنگام تماشا به قرمزی روی سطح آب دقت کنید.»
 
در سال ١٣٨٦ , ١٥٢ دلفین در خلیج فارس به طور غیر منتظره در دو نوبت به فاصله یک ماه مرده و به ساحل دریا کشیده شدند. دسته ی اول شامل ٧٩ دلفین و دسته دوم هم ٧٣ دلفین بود. این دلفین ها کاملا مشخص است که سوخته اند! اینکه "خودکشی" کرده اند، یا اینکه به خاطر "فعالیت های صیادی" مرده اند جوابگوی سوختگی بدن های آنها نیست!
به گزارش خبرگزاری آفتاب "علت مرگ ٧٣ دلفین دیگر که یک ماه پس از حادثه نخست رخ داد را نیز این کارشناسان بین‌الملللی در گزارش خود،  ‘عوامل طبیعی’ اعلام کرده‌اند که در این گزارش هنوز عوامل طبیعی ناشناخته است و می‌تواند ‘شوک’ یا ‘استرس’ باشد که در نتیجه آن یکی از دلفین‌ها به سمت ساحل آمده و مابقی نیز به دنبال آن آمده‌اند یا یکی از آن‌ها برای شکار ماهی به سمت ساحل آمده و بقیه نیز آمده‌اند و در ساحل که شیب ملایمی دارد، گیر کرده‌اند." ٢/١٢/١٣٨٦
 هارپ (HAARP) یک پروژه ایست که مسئولین اعلام کردند برای "بررسی و تحقیق" درباره لایه ی آیونوسفیر بر پا شده است. ولی در واقع این یک سلاح پیشرفته ی جنگی جدید است که کلیه ی اسلحه های قرن بیستم را فلج می کند.

هزینه های این پروژه مشترکا از طرف نیروی هوایی آمریکا، نیروی دریایی آمریکا، آژانس تحقیقاتی پروژه های دفاعی پیشرفته ی آمریکا و دانشگاه آلاسکا است. لازم به یادآوریست که سیستم "هارپ" در کشورهای گرین لاند، نروژ، شوروی و همچنین در روی بعضی از ماهواره ها به جهت فلج کردن سیستم رادیویی هواپیما ها و نهایتا سقوط آنها استفاده میگرديد.
 هدف من از جمع آوزی و نوشتن این مقاله سیاسی نبوده و قصد تکرار شعار های  "مرگ بر آمریکا" را ندارم و صرفا به جهت ابراز نگرانی و نیز  آگاهی به خوانندگان تهیه کرده ام.